نقش هرات در اقتصاد افغانستان

هرات در درازنای تاریخ هماره موقعیت سوق‏ الجیشی داشته و از نگاه اقتصادی و فرهنگی بسی مشهور بوده است. هرویان در دوره‏ های اوستایی، مادها، هخامنشی و ساسانی زندگی ده‏نشینی و شهری را به سبک کلاسیک تجربه کردند.

پس از انتشار اسلام در قلمرو خراسان قدیم هرات باز به مرکز فعالیت‏ های اقتصادی، تجارت، فرهنگ و تمدن تبدیل شد و هرویان در شکل دهی و شیرازه ‏بندی مدنیت مختلط اسلامی نقش متبارزی داشتند. این اهمیت استراتیژیک در ادوار دولت‏ های مستقل خراسانی نیز ادامه پیداکرد. لیکن پس از فروپاشی امپراتوری تیموریان دوره ی طولانی بحران سیاسی و اقتصادی، انحطاط و اضمحلال فرهنگی و تمدنی این خطه ی باستانی آغاز گردید.

هرات در بستر تاریخ در مسیر شاهراه ابریشم واقع بوده و اهمیت ترانزیتی و تجارتی بارزی داشته است. این خطه ی باستان به مثابه قلب خراسان بزرگ در ادوار دولت‏ های مستقل خراسانی در بین بلخ، نیشابور و ماوراءالنهر بسیار مشهور بوده است. پس از سقوط امپراتوری پهناور تیموریان دوره ی دراز دامن تقسیم، تجزیه، اغتشاش و خانه‏ جنگی‏ ها آغاز شد. جنگ و کشاکش در بین صفویان ایران جدید و شیبانیان ماوراءالنهر از ارزش ترانزیتی هرات کاست. پس از تشکیل دولت ابدالی در افغانستان، به سبب رقابت‏ های خونین قومی، قبایلی و خانه‏ جنگی‏ های هستی‏ سوز داخلی و جنگ و درگیری‏ های پی هم در میان ابدالیان و قاجاریان ایران از یک طرف و تجزیه، ناامنی‏ و بی‏ ثباتی‏ های دوام دار در حوزه ی خراسان بزرگ پارینه از طرف دیگر هرات را در تنگناه محدود محلی گرفتار کرد. راه قدیم ابریشم و خطوط ارتباطی در بین ارکان عمده ی خراسان قدیم که هرات روزگاری قلب تپنده ی آن بود، به کلی دستخوش مشکلات و گسستگی گردید.

در دوره ی طولانی ظاهرشاه که مردم میهن با لالایی‏های خواب‏آور سلطنتی در خواب صبور فرو رفته و کشور در بین دو قطب متباین شرق و غرب در طلسم سکوت و سکون سنگی گرفتار شده بود فرصت متبارزی برای ارزش و اهمیت ترانزیتی ولایت هرات فراهم نگردید. در دوره ی کوتاه جمهوری محمد داوود نیز کدام تغییر اساسی در این زمینه به میان نیامد. پس از کودتای هفتم ثور 1357 خورشیدی اگر چه هرات در چنگ میکانیزم جنگی افتاد و بحران و ناامنی ارزش ترانزیتی هرات را تحت‏ الشعاع قرار داده بود اما موجودیت بندر تورغندی در مرز هرات‏، ترکمنستان و بندر اسلام قلعه در سرحد هرات‏، ایران برای دولت کابل ارزش حیاتی داشت.

در دوره ی مجاهدین و طالبان نیز اهمیت بندری هرات و عواید گمرکات آن بسیار چشمگیر بود. پس از سقوط طالبان هم این عواید مالیاتی و گمرکی سیر صعودی داشته و همواره خزانه ی دولت کابل و جیب‏ های گشاد دزدان دولتی، اختلاس گران و رشوه‏ خواران زیادی را پر کرده است.

در سده‏ های اخیر به سبب اغتشاشات، خانه‏ جنگی‏ ها و ناامنی‏های دراز دامن داخلی و اوضاع ناآرام منطقه و یورش ‏های همسایگان فرصتی برای بازسازی و احیای ظرفیت‏ های ترانزیتی و خطوط ارتباطی هرات با حوزهای داخلی و خارجی میسر نشد. در حال حاضر شاهراه هرات‏، اسلام قلعه در مرز افغانستان‏، ایران و شاهراه هرات‏، تورغندی در سرحد افغانستان، ‏ترکمنستان آسفالت می‏ باشد. شاهراه هرات‏، قندهار اگر چه آسفالت است اما به سبب مداخلات پاکستان و حمایت از طالبان آدمخوار ناامن می ‏باشد. راه هرات، کابل از مسیر نقاط مرکزی کشور (ولایت غور، بامیان...)، شاهراه حلقوی هرات، شمال از مسیر ولایت بادغیس و فاریاب تا هنوز آسفالت نشده است. تنها قسمتی از شاهراه هرات‏، بادغیس (در ساحت هرات) پخته گردیده است. دولت‏ های مرکزی هرچند همیشه از عواید مالیاتی و گمرکی مردم هرات استفاده ی زیاد کردند اما از گسترش ظرفیت‏ های انکشافی هرات در ابعاد گوناگون از جمله تجارتی و ترانزیتی جلوگیری کرده و این ولایت را در انزوا نگهداشته اند.

هرات در درازنای تاریخ با ظرفیت‏ های ترانزیتی و ویژگی‎های بندری همیشه برای کارهای تجارتی مساعد بوده است. تاجران هرات در قرن جاری اگرچه هماره مورد بی‏ مهری سران دولت مرکزی بودند لیکن با استعداد فطری و تجارب تاریخی در سطح کشور خوش درخشیده اند. در عهد پادشاهی ظاهرخان تاجران هرات در تأسیس نخستین بانک افغانستان و توسعۀ فعالیت‏ های بانکی نقش اساسی داشتند. بعد از کودتای هفتم ثور 1357 خورشیدی به بخش خصوصی ضربات کاری وارد شد. تعداد زیادی از تاجران به سبب سختگیری‏ های دولت کابل، جنگ و ناامنی به کشورهای خارجی خاصه ایران مهاجر شدند. تجارت به رکود مواجه گردید.

در ادوار مجاهدین و طالبان هم برای تاجران هراتی فرصت‏ های لازم مساعد نگردید. در دوره ی جاری هرچند از اقتصاد بازار آزاد صحبت می ‏شود اما انارشیزم مافیایی و حلقۀ محدود انحصاری مافیای اقتصادی در معامله با مافیای قدرت و سران آلوده به فساد دولت کابل هر نوع رشد و انکشاف واقعی را از تاجران ملی و طبقه ی متوسط داخلی ربوده است. تجارت در دهه ی اخیر متکی به واردات کالاهای مصرفی بوده و اقتصاد مصرفی وابسته در حقیقت جلو رشد و توسعه ی تولیدات داخلی و صادرات را به کلی گرفته است. این چرخه ی مافیایی و فاسد شده ی اقتصاد مصرفی و تجارتی متکی به واردات دیگر از کار افتاده و نفس تاجران ملی، دکانداران و معامله ‏گران بازار هرات به لب رسیده است.

هرات از باستان، زمانه‏ ها به زراعت و مالداری متکی بوده است. گویند که زرتشت مردم را به زراعت و پرورش حیوانات اهلی تشویق می‏کرد و هرات در آن روزگاران شاد و خرم بود. در روزگار باستان و در عهد اسلامی هرات یکی از مراکز مهم مدنیت بوده و زراعت در آن رشد و انکشاف شایانی داشته است که می ‏توان از ادوار طاهریان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان، سلجوقیان و تیموریان یادآوری کرد. در دوره ی تیموریان هرات به مرکز عمده ی زراعت و باغداری تبدیل شد. آب‏ های جاری و زیر زمینی با مهارت و دانش کلاسیک مهار و در جوی ها و کاریزها به راه افتاد. در حصه ی زمین و آب قوانین منظمی تدوین شد. کتبی درباره ی کشت و زراعت تألیف گردید.

پس از سقوط امپراتوری تیموریان دوران طولانی رکود اقتصادی و زراعتی فرا رسید و زیربنای اقتصادی هرات (این تختگاه امپراتوری تیموری) در زیر سم ستوران جنگ افروزان و اغتشاشات داخلی و تجاوزات بیرونی نیست و نابود گردید. اگر از محدود اصلاحات سطحی قرن جاری بگذریم، تاکنون زراعت و مالداری هرات برمبنای همان زیربنای پارینه ی فروپاشیده و فرسوده اتکا دارد. در شبکه ی آبیاری، وسایل و شیوه ی تولید، مناسبات اجتماعی در ده‏ ها و سطح حاصل دهی اصلاحات و تحولات اساسی پدید نیامده است. علاوه برآن در دهه ی اخیر با رشد سرطانی اقتصاد مصرفی، واردات کالاهای زراعتی و رشد پیش از وقت شهر هرات به زراعت و مالداری ضربات خرد کننده و کشنده‏ ای وارد گردید. دهقانان از فقر و بیچارگی به شهر هجوم آوردند. مالکان ارضی به شکست روبرو شده و در لابلای اقتصاد مصرفی شهر نیست و نابود شدند.

حالا با به بن بست رسیدن اقتصاد مصرفی، مافیایی به اصطلاح بازار آزاد، با شهری مصرفی (که در واقع به مانند بیماری متورم در بستر افتاده است)، زراعت و مالداری راکد و ضعیف، دهکده‏ های ویران و ناامن، دهقانان و مالکان ارضی ورشکسته روبرو هستیم. با یک نگاه سرسری به اقتصاد و منابع تولید و درآمد کشور از جمله ولایت هرات درمی ‏یابیم که نفس ‏های تن بیمار اقتصاد مصرفی به کمک‏ های خارجی وابسته است و شبکه ی فاسد و مصرفی اداری و دولتی بدون این کمک‏ ها فرو می ‏پاشد. در کشور عقب‏مانده و دچار فقر اقتصادی و فرهنگی چون افغانستان زراعت و مالداری منبع مهم و بنیادی اقتصاد ملی محسوب می‏ شود. در هرات کنونی بخش زراعت و مالداری در واقع مساعدترین منبع تولید مواد خام برای صنعت، بهترین تولید کننده ی اقلام جهت رشد و توسعه ی صادرات و ساده ترین بستر برای اشتغال نیروهای بی کار محسوب می‏ گردد.

بدون رشد و انکشاف این بخش رهایی از چنگ بحران رکود آفرین اقتصادی و امنیتی جاری ناممکن است. رشد و انکشاف زراعت ضرورت به کمک‏ های دولتی و سوبسیدیهای لازم دارد. در کشورهای پیشرفته و عقب‏ مانده به زراعت کمک می‏ شود. بدون این کمک‏ ها زارعان و مالکان ارضی در سطح ملی و تجارت منطقوی نمی ‏توانند در برابر هجوم واردات کالاهای مصرفی کشورهای مختلفه مقاومت کنند.

بخش های عمده ی دیگری که در هرات قابل توجه می‏ باشند، بخش های صنعت و معادن اند. در گام‏ های نخستین در هرات در بستر رشد و انکشاف بخش زراعت و مالداری زمینه برای صنایع مرتبط با زراعت و مالداری مساعد شده می‏ تواند. در دهه ی اخیر طرح ایجاد و گسترش صنایع در هیات شهرک صنعتی هرات که بدون رشد و انکشاف زراعت به راه افتاد، به نتیجه ی مطلوب نرسید. در ابتدا پول‏ های بادآورده ی مواد مخدر و کمک‏ های خارجی تاحدودی شور و شوق کاذب خلق کرد و مافیای اقتصادی و زمین خواران درآمدهای هنگفتی به چنگ آوردند اما حالا در این آشفته بازار مافیایی، فساد روزافزون رایج و ناامنی‏ های وارداتی، رکود و سقوط شهرک صنعتی مذکور به کلی آشکار شده است. رشد و توسعه ی صنعت نه تنها به رشد و انکشاف زراعتی نیاز دارد بلکه در پهلوی امنیت و مصونیت‏ های حقوقی و قانونی به زیربنای لازم و کافی اقتصادی و بازار فروش ضرورت می‏ داشته باشد.

هرات از نگاه منابع معدنی نیز غنی می‏ باشد. در هرات معادن زغال سنگ، نمک، سمنت، سنگ های تزیینی و تعمیراتی، احجار قیمتی، گچ، چونه، نفت و گاز، بیرایت، طلا، مس و غیره موجود است. استخراج معادن به سرمایه‏ گذاری‏ های درازمدت اولیه ی داخلی و خارجی احتیاج دارد. سرمایه‏ داران داخلی و خارجی زمانی در بخش معادن سرمایه‏ گذاری می‏کنند که از نگاه حقوقی و قانونی و از حیث امنیت و مصونیت‏ های لازمه خاطر جمع باشند. بدون استقرار سیستم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پاک، سالم، باظرفیت، فعال و کاردان هرگز زمینه‏ های لازم برای سرمایه‏ گذاری در معادن فراهم شده نمی ‏تواند چیزی‏ که مردم کشور ما از آن محروم اند.

هرات به مثابه ی قطب اقتصادی، ترانزیتی و تجارتی افغانستان به مانند سایر حوزه‏ های اقتصادی کشور از فساد سرسام‏ آور اداری و دولتی، ناامنی، نبود زیربنای لازم اقتصادی، سردرگمی و ناپایداری سیاسی و اقتصادی و عدم پلان استراتیژیک جامع و کارآمد در سطح ملی و محلی رنج می ‏برد. رشد و انکشاف اقتصادی و اجتماعی در پرتو بهره وری از امکانات و ظرفیت‏ های بالفعل و بالقوه این ولایت به فاکتورهای متذکره نیاز دارد و در پروسه ی رشد و توسعه ی درازمدت سالم، توجه به زراعت و مالداری، تجارت و ترانزیت و معادن و صنایع در بستر یک پلان استراتیژیک علمی و عملی اهمیت بنیادی دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.