تعلیق مذاکرات امنیتی میان دو کشور، مقامات آمریکا را وادار کرد، تا از هر کوششی برای جلب رضایت مقامات حکومتی استفاده کرده و زمینه آغاز مذاکرات روی سند همکاری های امنیتی را فراهم سازند.
در یک هفته گذشته، شاهد تلاش های زیادی از سوی ایالات متحده آمریکا برای رفع سوتفاهماتی بودیم که در جریان بازگشایی دفتر طالبان در قطر به وجود آمده بود. مذاکرات پی هم تلفنی با رییس جمهور و هشدارهایی که از سوی ایالات متحده آمریکا به طالبان داده شد و سفر نماینده ویژه آن کشور به افغانستان، همه نشانه های این است که آمریکا نمی خواهد به بهای باز شدن دفتر طالبان در قطر، موافقنامه امنیتی با افغانستان را از دست بدهد. در این مدت آمریکا سعی کرده در ارتباط با پروسه قطر و نحوه گشایش دفتر طالبان در آن کشور با مقامات حکومتی، توضیح دهد و نگرانی آنها را در این زمینه برطرف سازد.
پس از انجام گفتگو های فشرده و پیهم، رییس جمهور ایالت متحده آمریکا از طریق یک ویدیو کنفرانس با حامد کرزی در مورد گفتگو های صلح و آغاز دوباره مذاکرات روی سند امنیتی صحبت می کند. در همه این دیدار ها و گفتگو ها، آمریکا تاکید کرده است که روند صلح و مصالحه به رهبری افغان ها صورت بگیرد؛ زیرا این تنها راه برای پایان بخشیدن به خشونت و تامین ثبات پایدار در افغانستان می باشد. با این همه معلوم نیست که موضع گیری های نرم و ملایم آمریکا تا چه حد توانسته است خشم و نارضایتی حکومت افغانستان را فرو نشاند؟ اما از آنجایی که رییس جمهور پس از گفتگو با اوباما، از گفتگو با طالبان در قطر حمایت کرد، می شود فهمید که مقامات حکومتی هم نمی خواهد بیش از این خود را از روند چانه زنی ها و گفتگو ها دورنگهدارد.
اکنون که پرچم و لوحه دفتر طالبان پایین کشیده شده و رهبری افغان ها در مذاکرات صلح ضروری و اجتناب ناپذیر دانسته شده است و دست کشیدن از خشونت و پذیرفتن قانون اساسی و قطع ارتباط با گروههای تروریستی، باز هم به عنوان شرط شروع مذاکرات مطرح می گردد، دیگر از دست دادن فرصت های سیاسی برای حکومت افغانستان نیز چندان معقول به نظر نمی رسد. ما تا سال 2014 فرصت اندکی پیشرو داریم و در این فرصت اندک ما دو پروسه بسیار مهم دیگر را نیز باید به پیش ببریم؛ مساله انتقال مسوولیت های امنیتی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خود یک روند پیچیده، پر هزینه و حساسی است که چشم انداز پس از سال 2014 تا حدودی زیادی به انجام موفقیت آمیز آنها بستگی پیدا می کند. اگر حکومت می خواهد روند انتقال مسوولیت های امنیتی و نیز انتخابات ریاست جمهوری به خوبی و با کمترین مشکل به سرانجام برسد؛ باید روی پروسه صلح و مذاکره با طالبان به صورت جدی مکث نماید. میزان پیشرفت در پروسه صلح به میزان تامین امنیت در کشور پیوند مستقیم دارد. چنانچه مذاکرات صلح به هر دلیلی به بن بست برسد، امنیت نسبی و شکننده موجود با خطر روبرو می گردد. وقتی امنیت کشور و شهروندان با تهدید مواجه باشد، پیشرفت هر پروسه ملی دیگر نیز با چالش و توقف همراه خواهد شد.
حکومت نیاز دارد تا بار دیگر حمایت خود را از گفتگوهای صلح قطر به رهبری افغان ها اعلام نماید و مذاکرات روی سند همکاری های امنیتی را که در مرحله حساس و پایانی خود رسیده، از سرگیرد و یک استراتیژی همه جانبه و مورد توافق همه احزاب سیاسی و گروه ها و نهادهای مدنی و مردم افغانستان در ارتباط با صلح و چگونگی مذاکره با مخالفان مسلح تنظیم کرده و با یک موضع روشن، ثابت و شفاف که از جانب مردم افغانستان قاطعانه حمایت و پشتیبانی شود، با جامعه جهانی، کشورهای منطقه و نیز گروه طالبان به گفتگو و چانه زنی بپردازد؛ زیرا اصرار بر ادامه رویکردهای گذشته باردگر پروسه صلح را به بن بست و ناکامی خواهد کشاند.
نویسنده :اکبر اکبری