بامیان محل عبور بازرگانان و سیاحان در طول سالهای دراز بوده و محل تلاقی فرهنگ های مختلف از هندوستان تا آسیای مرکزی بود. بامیان در دوران های بعد به عنوان مرکز آیین بودایی در آمد و در بیشتر از پنجاه عبادتگاهی که در این شهر وجود داشت، چندین هزار بودایی مشغول عبادت بودند.
بامیان در طول تاریخ پر فراز ونشیبی را در خود دیده است. زمانی در اوج شکوفایی وعظمت، پذیرای هزاران نفر از گردشگران، مسافران، تاجران و زایرانی بودند که از خاور دور تا شرق میانه به این مکان می آمدند. بامیان فضا و زمینه همزیستی مسالمت میان فرهنگ ها و تمدن ها را فراهم ساخته بود.
اما بامیان به همان سطحی از عظمت و شکوه، ستم ها و ویرانی های بیشماری را نیز در طول تاریخ تجربه کرده است. بارها مورد تهاجم سپاه اجانب و بیگانگان واقع شده و چندین بار نقطه های مهم این شهر به ویرانه تبدیل شد. بسیاری از عبادت گاهها، مجسمه ها و آثار باستانی این شهر نابود شد و این شهر آرام و دلپذیر که سخاوتمندانه از مهمانانش پذیرایی می کرد، به شهر وحشت، شهر خون و شهر ویرانه بدل شد و آن شأن و شوکت تاریخی اش را از دست داد. اما جاذبه های باقیمانده بامیان بازهم توجه بسیاری از شخصیت های فرهنگی و تاریخ نگاران منطقه و جهان را به خود جلب نمود و آنان در کتاب های شان از این جذابیت ها یاد آوری کردند.
مجسمه های 38 متری و 53 متری بامیان که قدمت شان به سال های 507 و 551 بعد از میلاد می رسید، با نماهای خیره کننده و تزیینات شگفت انگیزش، تحسین هر انسان متمدن و با فرهنگ را برمی انگیخت.
حاکمیت سیاه و ظالمانه طالبان در افغانستان برای بار چندم بامیان را در معرض آسیب جدی قرار داد. در آن زمان طالبان با راه اندازی قتل های سیستماتیک می خواست از این مردم برای حفاظت و پاسداری از دستاوردهای بزرگ بشری انتقام بگیرند.
طالبان علاوه برآن مجسمه بامیان را به عنوان مظهر شرک و بت پرستی منفجر کردند و به عمر هزار و پانصد ساله آن پایان دادند.
ولی این تلاش های تابخردانه و وحشیانه طالبان نه تنها نتوانست این شهر باشکوه را از عظمت بیندازد و توجه جهانیان را از بامیان منحرف سازند؛ که بامیان پس از نابودی بودا بیشتر در معرض توجه جهانیان قرار گرفته است.
همین توجه سبب شد که در سال 2003 آثار باستانی و آبدات فرهنگی بامیان در لیست ساحه میراث فرهنگی جهانی یونسکو قرار گرفت و دره بامیان در فهرست میراث های فرهنگی جهان شامل شد تا در آینده از نابودی و آسیب های احتمالی دور نگه داشته شود.
سال گذشته سازمان همکاری های منطقه ای جنوب آسیا( سارک) نیز معرفی بامیان را به عنوان پایتخت فرهنگی سارک مناسب دانست و قرار شد مراسم رسمی اعلام بامیان به حیث پایتخت فرهنگی سارک در اول امسال برگزار شود؛ اما به دلیل آماده نبودن دولت افغانستان این مراسم در پانزدهم جوزا یعنی دیروز در بامیان برگزار گردید و بامیان رسما پایتخت فرهنگی سارک معرفی شد.
این دستاوردها برای افغانستان بسیار حایز اهمیت می باشد. دولت افغانستان باید بیش از کشورهای دیگر در رابطه با حفظ آبدات تاریخی و فرهنگی و ساحات توریستی بامیان تلاش نماید.
بامیان می تواند سالانه هزاران نفر از گردشگران خارجی را به سوی خود بکشاند و میلیون ها دالر را از این بابت به خزانه دولت سرازیر نماید.
بامیان می تواند در شرایطی که مردم از بیکاری به شدت رنج می برند، برای هزاران نفر شغل ایجاد کند. اما متأسفانه دیده می شود که دولتمردان ما به هردلیلی زیاد علاقمند به پیشرفت بامیان و احیای عظمت و شکوه گذشته بامیان نیستند. مراسم دیروز و سیاست های سالهای گذشته حکومت به خوبی این امر را آشکار می سازد.